فتنة الدهماء كه عرض ميكنم از اول ارسطو ميگويد دموكراسي ، دموس ميشود دهماء ، كراسي ميشود سلطنت ، سلطنة الدهماء ، سالهاي پيش من اين سلطنة الدهماء را گفتم اصلا خط زدند, نميشد! . سلطنة الدهماء- دموكراسي – تمام است ديگر ممتنع است كه بشر دموكراسي داشته باشد، دموكراسي كه فساد پيدا كرد و مسخ شد اين ميشود فتنه الدهماء. ما در پايان تاريخ فتنة الدهمائيم ، ديگر چگونه ميشود به دموكراسي برگشت ؟ فتنه ميشود فسون ، بافسون همريشه است . بنده راجع به فتنه، سنگ فسان و ريشه هاي اينها چون مهم است بعد كه ميپردازم به فتنه آخرالزمان و فتن آخرالزمان ، ريشه هاي اين كلمه را خواهم داد . در مقابلش فتنه مسيطره هم هست، اصلا اين دوتا لازم و ملزوم همديگر است .اينجا فتنه مسيطره باصطلاح تقريب ميتوانيم بكنيم به ديكتاتوري ، رجوع فتنه مسيطره به فتنة الدهماء است و رجوع فتنة الدهماء به فتنه مسيطره و اين هردو هم كه حوالت تاريخي جهان است در بحران است و در اين بحران نميتوانيم دوباره بيائيم بگوئيم فتنه مسيطره نه، من حكومت دهماء بر دهماء .....(سید احمد فردید، بحران غرب زدگی، برنامه 10)
واژه گزینی های فردید...برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 147