"قردی گری"

ساخت وبلاگ

الآن هم فرضا نخست وزیر پیدا می شود ببینیم این پرسش از ماهیات کرده یا نکرده، لازم نیست پرسش از ماهیات خودش کرده باشد ببینیم از آن اشخاصی که پرسش از ماهیات کرده اند مثل امام خمینی اتباع هست یا نیست، اگر اتباع بود، یک نظمی در کار بود درست است، ولی اگر اتباع نبود و گذشته از اینکه اتباع نبود خود انسان هم پرسش از ماهیات نکرد این... اداره اش می کنند خارجی ها، حالا شرق باشد یا غرب باشد، این نمی شود، این از مقلد هم پائین تر است.

 بنده یک جائی... - نمی خواهم بگویم... الآن هیئت دولت اصلا و ابدا کارشان ندارم - اگر یک کسی این حالت را پیدا کرد من اسم این جماعات را می گذارم "قرده خاسئین". "قرد" یعنی میمون دیگر، با کلمه "تقلید" هم شاید همریشه باشد. قردی گری که می گوئید - قردی گری ها، قرتی گری نیست ها - ببینید (استاد روی تخته می نویسد) اینکه دیگری پرسش از ماهیات کرده یا نکرده آن می گوید آقا ماهیات را ولش کن، باور نکن، {این} شعار می دهد. آن می گوید از ماهیات سوال کن، {این} سوال می کند، کمال که پیدا کرد تقلید، تبدیل می شود به "قردی گری". خلق را تقلیدشان نبر باد داد / ای دو صد لعنت بر این تقلید باد. خلق را قردی گری شان بر باد داد / او می گوید دوصد، دوهزار لعنت براین قردی گری باد. (سید احمد فردید، سخنرانی 1359) 

واژه گزینی های فردید...
ما را در سایت واژه گزینی های فردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 7:14